دلتنگ دیداریم | دلنوشته ای از برادر زاده های شهید "حمزه رستاخیز"
بسم رب شهدا
سلام برعموی عزیز و دوست داشتنی شهیدم
عموی عزیز دل مارا با شهادتت خون کردی
بارفتن تو بابای من تنها شد
بارفتن تو بابای من بی یارو یاور شد
تو بودی که غمخوار و دلسوزی برای بابای من
عمو جان با اینکه شمارا ندیده ام ولی دلم
برایت خیلی تنگ شده است
مادرم همیشه از شما برایمان تعریف می کند
عموی عزیزم همیشه در انتظارم که حتی در
خواب ببینمت حتی برای یک لحظه
حتما لیاقت ندارم ک تو را حتی در خواب هم
ببینم
عمو حمزه حتی برای یکبار هم که شده به خواب برادرت بیا آخه خیلی دلش برات تنگ شده و بی قراری میکنه
برادر ندارم اما
می دونم بی برادر شدن چقدر سخته
عمو حمزه خیلی دوستت دارم و خیلی هم باهات حرف دارم ارزو میکنم یه روز ببینمت
هر چه زود تر بهتر
به امید اون لحظه ای که منم بیام کنارت